وقتِ قهوه

قهوه مث مامانبزرگ می مونه،انگار داره میگه غصه نخور...درست میشه

وقتِ قهوه

قهوه مث مامانبزرگ می مونه،انگار داره میگه غصه نخور...درست میشه

یچیزایی رو هیچجا نمیشه گفت،به هیشکی نمیشه گف،حتا نزدیکترینا،حتا صمیمی ترینا
اینجا شاید جاییه واسه نگفته هایی که ادمو سنگین میکنن

نیم وجبی :)

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۱۷ ب.ظ

طبق دستور استاد،یه کتاب دویست سیصد صفه ای رو برده بودم انتشارات که فتو بگیرم بعنوان جزوه منبع امتحان ترم :|

تو انتشارت یه پسر جوون هیجده نوزده ساله شایدم کمتر بود که تازه سیبیل دراورده بود و خیلی بانمک بود

کتاب دادم دسش،گفتم فتو‌میخام ازش

گف کجاهاشو؟جاهای مدنظر رو از رو فهرست بهش توضیح دادم،با چشای گرد گف اوووووه ینی دوییییست صفه؟گفتم اره

یکم نگام کرد بعد ناامیدانه گف آخه درسم نمیخونین شما که!!!

😂😂😂😂

  • سحر --

نظرات  (۱)

  • شهـــ ـــرزاد
  • بچه پررو :دی
    - زود به زود بنویس. همین روزمره ها رو بنویس لدفن. زیاد منتظرمون نذار :)
    پاسخ:
    میدونی،حسش باید باشه
    من کلن اینجوریم که واسه کاری که اجباری نیس،باید حتمن حسش بیاد تا انجامش بدم😁
    حالا بعضی وختا حسش خیلی قل قل میکنه تند تند مث شاطر پست میذارم
    یه وختاییم هرکار میکنم نمیاد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی