وقتِ قهوه

قهوه مث مامانبزرگ می مونه،انگار داره میگه غصه نخور...درست میشه

وقتِ قهوه

قهوه مث مامانبزرگ می مونه،انگار داره میگه غصه نخور...درست میشه

یچیزایی رو هیچجا نمیشه گفت،به هیشکی نمیشه گف،حتا نزدیکترینا،حتا صمیمی ترینا
اینجا شاید جاییه واسه نگفته هایی که ادمو سنگین میکنن

گل ایوون بهاره دل من

شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ق.ظ

نوشت سرتو بذار رو سینم

موهای خیستو نوازش کنم

شعله بخاری رو بیشتر کنم سردت نشه

و من این نوشته ها رو تصور کردم

و فهمیدم ک اگه اینا واقعی میشد من دیگه اون لحظه هیچ آرزویی نداشتم و اگه جونم درمیرفت حسرتی بر دلم نبود

خدایا،بعد چهار سال که بخاطر شخصی،سمتت نیومدم

الان دارم بعد چار سال میخام ک این آدم بیاد تو زندگیم

رویاهامون یکی نیست،شرایط اونیکه میخام نیست،اما بازم میخامش و این برا من پیرزن سختگیر،خیلی حرفه

من آدم احساسات نبودم چون

  • سحر --

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی